نگرش سنتي به «مديريت بحران» نگرشي منفي بوده، همانند «فرونشانيدن آتش» توسط مدير تلقي مي شده است؛ با اين تعبير كه «مدير بحران» در انتظار خراب شدن كارها مي نشيند و پس از بروز تخريب، سعي مي كند تا ضرر ناشي از خرابيها را محدود كند؛ ولي در تطور معاني اين واژه، به تازگي معناي مثبت و بهتري براي آن پيدا شده است. براساس معناي اخير، همواره بايد مجموعه اي از طرحها و برنامه هاي عملي براي برخورد با تحولات احتمالي آينده در داخل سازمانها تنظيم شود و مديران بايد دربارة اتفاقا ...
نگرش سنتي به «مديريت بحران» نگرشي منفي بوده، همانند «فرونشانيدن آتش» توسط مدير تلقي مي شده است؛ با اين تعبير كه «مدير بحران» در انتظار خراب شدن كارها مي نشيند و پس از بروز تخريب، سعي مي كند تا ضرر ناشي از خرابيها را محدود كند؛ ولي در تطور معاني اين واژه، به تازگي معناي مثبت و بهتري براي آن پيدا شده است. براساس معناي اخير، همواره بايد مجموعه اي از طرحها و برنامه هاي عملي براي برخورد با تحولات احتمالي آينده در داخل سازمانها تنظيم شود و مديران بايد دربارة اتفاقا ...